- ۱ شاخه یاس
- ۰۹ ارديبهشت ۹۱ ، ۱۸:۰۹
خانم دکتر فیاض بخش به عنوان یک پزشک متخصص زنان ،در یک جلسه سخنرانی، می گفتند: (( ... برای یک زن، سقط یک کودک شش ماهه کافی است که از پای در بیاید، رنج و دردی که یک زن از این حادثه درد ناک می کشد فراتر از حد تصور است...))
حالا شما اضافه کنید به این درد هولناک...
شکستگی پهلو
زخم میخ درسینه...
سیلی و تازیانه و...
باید جان داد....باید!
شب ها توی روضه تو بی بی جان...
بغض گلویم را میگیرد...
نمیتوانم بلند گریه کنم...
و عجیب احساس خفگی پیدا میکنم...
بمیرم برای یتیمان خانه علی...برای روزهایی که بغض در گلو گریه کردند!
باور کن کربلا از این جا آغاز میشود!
از پشت درب خانه علی!
از همان جا که زهرا پهلویش شکست و محسنش سقط شده!
کربلا از همین جای تاریخ رقم میخورد!
بشکند دست آنکه تازیانه زد بر دستان علی...
وبر بازوی فاطمه....
....و بر جان فرزندان این خانه !
قیامت شده پشت درب خانۀ علی!
یک نفر آتش بر درب خانه می زند!
یک نفر آتش بر جان علی می ریزد!
ما که دلمان را گره زده ایم به چادر خاکی ات....
خدا لعنت کند آنان را که حرمت حجاب را میشکنند!
ایضا ان شاالله گِل بگیرند درب این سینمای ملی را!
دانه دانه اشک هایم را برای مظلومیتت تسبیح میکنم...
و ذکر شب و روزم میشود:
الله اکبر به وجود ملکوتیت!
الحمدلله به ولایت علی....
سبحان الله به کوثر اعطینا شده!
چه خبر است خانه علی؟
فردای روزی که بچه ها بی مادر شده اند...
و علی...
بی همسر...
بی زهرا...
سلام چاه دلتنگی های یک مرد غریب!