و تو ...سیرم کردی!
شنبه, ۲۶ اسفند ۱۳۹۱، ۱۲:۴۰ ب.ظ
پاهایم سست بود.توان راه رفتن نداشتم. انگار تمام غم های دنیا...تمام مصیبت های عالم ....و تمام دردهای زمین مال من شده بود!
داشتم خم می شدم زیر بار تمام بدبختی هایم...
داشتم می شکستم...
داشتم خُرد می شدم...
صدای اذان از مسجد می آمد.یک لحظه...فقط یک لحظه تصمیم گرفتم لبیک بگویم به ندای "تو" .
یک لحظه ....فقط یک لحظه تصمیم گرفتم مردانگی ام و شاید معرفتم را ثابت کنم به "تو" .
من توی یک لحظه با معرفت شدم!
اذان گفتم...
قامت بستم...
و "تو" سیرم کردی از رحمت و نعمت و ....
وَلاَ تَهِنُوا وَلاَ تَحْزَنُوا وَأَنتُمُ الأَعْلَوْنَ إِن کُنتُم مُّؤْمِنِینَ
و سست نشوید! و غمگین نگردید! و شما برترید اگر ایمان داشته باشید!
1ـ سوره آل عمران آیه ۱۳۹
- ۹۱/۱۲/۲۶