حدیث دلدادگی13
يكشنبه, ۱۸ دی ۱۳۹۰، ۰۶:۱۸ ق.ظ
یـــاس بوی مهربانی می دهد
الهی ممنونم که یک معلمم!
دلدادگی ها
-
دلداده های الهی
(۱۱) -
دلداده های فاطمی
(۲۴) -
دلداده های علوی
(۳) -
دلداده های حسینی
(۲۴) -
دلداده های رضوی
(۴) -
دلداده های زینبی
(۳) -
دلداده های مهدوی
(۲) -
دلداده های دنیایی
(۳۵) -
دلداده های محمدی
(۱) -
دلدادگی با امام هادی (ع)
(۱) -
دلدادگی با امام باقر(ع)
(۱)
مقالات چاپ شده
روزهای رفته
- خرداد ۱۳۹۳ (۲)
- ارديبهشت ۱۳۹۳ (۱)
- مهر ۱۳۹۲ (۱)
- شهریور ۱۳۹۲ (۴)
- خرداد ۱۳۹۲ (۱)
- ارديبهشت ۱۳۹۲ (۵)
- فروردين ۱۳۹۲ (۳)
- اسفند ۱۳۹۱ (۹)
- بهمن ۱۳۹۱ (۳)
- دی ۱۳۹۱ (۵)
- آذر ۱۳۹۱ (۱۲)
- آبان ۱۳۹۱ (۲)
- مهر ۱۳۹۱ (۳)
- شهریور ۱۳۹۱ (۱)
- ارديبهشت ۱۳۹۱ (۱۴)
- فروردين ۱۳۹۱ (۶)
- اسفند ۱۳۹۰ (۴)
- بهمن ۱۳۹۰ (۷)
- دی ۱۳۹۰ (۱۱)
- آذر ۱۳۹۰ (۱۱)
- آبان ۱۳۹۰ (۶)
- مهر ۱۳۹۰ (۲)
- شهریور ۱۳۹۰ (۱)
- مرداد ۱۳۹۰ (۲)
- خرداد ۱۳۹۰ (۱)
- ارديبهشت ۱۳۹۰ (۳)
- فروردين ۱۳۹۰ (۵)
- خرداد ۱۳۸۹ (۱)
مطالب پربحث‌تر
-
۹۰/۰۳/۱۲راهنمایی!
-
۹۰/۱۱/۲۳خدا نکند علیَ مان تنها بماند!
-
۹۰/۰۲/۳۱برای بهترین ها....
-
۹۱/۰۲/۲۶آه و حسرت ماند بر جا......!!!
-
۹۰/۰۱/۳۰خدا نکند از ما ناامید شوی!!
-
۹۰/۰۲/۱۰دغدغه ها!
-
۹۰/۱۰/۰۱حدیث دلدادگی8
-
۹۰/۱۱/۱۷دیرو...امروز...فردا...!
-
۹۰/۰۹/۲۴حدیث دلدادگی 7
-
۹۰/۰۹/۱۹حدیث دلدادگی6
بانوان همراه
- بانوی پلاک هشتم
- بانوی بسیجی
- بانوی الهدی
- بانوی اخراجی
- بانوی رندانه
- بانوی بوی سیب
- بانوی دیار حبیب
- بانوان صمیمانه برای تو
- بانوی حسینیه دل
- بانو وحیده افضلی
- دختران باباعطا
- زهرا بانو(عاشور)
- بانوی جنجال یک سکوت
- حزب الله خواهران
- بانو منزل مرصاد
- بانوی بهار نارنج
- بانوی منتظر پرواز
- بانو سامی دخت
- بنت الهدی بانو
- بانو شافی
- بانو مریم روستا
- ترنج بانو
- بانوی کوثرانه
- نرگس بانو
- بانو ضحی
- بانو محب
- بانو ایریت
- ز ه ر ا بانو
- صبرا بانو
- تماس با من
دشمنت کشت ولی نور تو خاموش نگشت
آری آن جلوه که فانی نشود نور خداست
نه بقا کرد ستمگر، نه به جا ماند ستم
ظالم از دست شد و پایه ی مظلوم به جاست.
فواد کرمانی
دشمنت کشت ولی نور تو خاموش نگشت
آری آن جلوه که فانی نشود نور خداست
نه بقا کرد ستمگر، نه به جا ماند ستم
ظالم از دست شد و پایه ی مظلوم به جاست.
فواد کرمانی
این قافله از مرگ ندارد پروا
دارد روی شانه پرچم عاشورا
این قافله صد علی اکبر دارد
با پیکر غرق خون و ارباً اربا
دارد روی شانه پرچم عاشورا
این قافله صد علی اکبر دارد
با پیکر غرق خون و ارباً اربا
کوفه رفتم شام رفتم باز برگشتم حسین
من چهل منزل به طفلانت سپر گشتم حسین.
یک گوشه می روم و گریه می کنم!
حالا که کربلای تو روزی ما نمی شود!
حالا که کربلای تو روزی ما نمی شود!
گویند به کربلا نروید از پی شفا!!
هر آنکه رفته است ،به یقین، مبتلا تر است...
هر آنکه رفته است ،به یقین، مبتلا تر است...
سلام
کربلا بروم و دیوانه شوم بهتره!!!!!!
کربلا بروم و دیوانه شوم بهتره!!!!!!
هی کربلا بروم و ذوب شوم در آتش عشقش بهتر است...
کاش شش ماه امضا کند برات کربلایمان را ...
حساس می‌کنم که این شبها شبهای آخر من است و چند روزی تا رسیدن به معبود فاصله ندارم. چه خوب است از خود گذشتن و به ملکوت پیوستن از هیچ به همه چیز رسیدن و چه زیباست شهادت.
فرازی از وصیت‌نامه
شهید مصطفی ابراهیم‌آبادی
فرازی از وصیت‌نامه
شهید مصطفی ابراهیم‌آبادی
سلام
ممنون از نظر خیلی خوبت . کاملا موافقم . منتظرم بقیه دوستان اگه نظری دادن جمع بندی کنم ....
ممنون از نظر خیلی خوبت . کاملا موافقم . منتظرم بقیه دوستان اگه نظری دادن جمع بندی کنم ....
حساس می‌کنم که این شبها شبهای آخر من است و چند روزی تا رسیدن به معبود فاصله ندارم. چه خوب است از خود گذشتن و به ملکوت پیوستن از هیچ به همه چیز رسیدن و چه زیباست شهادت.
فرازی از وصیت‌نامه
شهید مصطفی ابراهیم‌آبادی
فرازی از وصیت‌نامه
شهید مصطفی ابراهیم‌آبادی
کاش شش ماه امضا کند برات کربلایمان را ...
نمیدونم واقعا..
چقدر ...
نمیدونم واقعا...
چقدر ...
نمیدونم واقعا...
رفتن و دیوانه شدن ..!
خدا قسمتمون کنه انشاالله..
خدا قسمتمون کنه انشاالله..
هنوز شوق تو بارانی از غزل دارد
نسیم یک سبد آیینه در بغل دارد
خوشا به حال خیالی که در حرم مانده
و هر چه خاطره دارد از آن محل دارد
به یاد چایی شیرین کربلایی ها
لبم حلاوت "احلی من العسل" دارد
چه ساختار قشنگی شکسته است خدا
درون قالب شش گوشه یک غزل دارد
بگو چه شد که من اینقدر دوستت دارم؟
بگو محبت ما ریشه در ازل دارد
غلامتان به من آموخت در میانه ی خون
که روسیاهی ما نیز راه حل دارد.
نسیم یک سبد آیینه در بغل دارد
خوشا به حال خیالی که در حرم مانده
و هر چه خاطره دارد از آن محل دارد
به یاد چایی شیرین کربلایی ها
لبم حلاوت "احلی من العسل" دارد
چه ساختار قشنگی شکسته است خدا
درون قالب شش گوشه یک غزل دارد
بگو چه شد که من اینقدر دوستت دارم؟
بگو محبت ما ریشه در ازل دارد
غلامتان به من آموخت در میانه ی خون
که روسیاهی ما نیز راه حل دارد.
فطرس سلام ما برسان چون که بگذری بر تربت مطهر سلطان کربلا